دعوت اخوان المسلمین در سال 1928 م توسط امام حسن البناء در شهر اسماعیلیهی مصر پایهگذاری شد. مؤسّس جماعت اخوان المسلمین در سال 1906 م در شهر محمودیه در اسكندریه متولد شد و تحصیلاتش را در مدرسهی دارالعلوم قاهره به پایان رساند و به منظور آموزش ارزشهای دینی به شهرهای مختلف مسافرت كرد و برای دعوت به قرآن و سنت نبوی از هیچ كوششی فروگذاری نكرد و در مدت چندین سال و در نتیجهی تلاش خود و همفكرانش توانست هزاران دانشجو، كارگر، كشاورز و دیگر اصناف و طبقات مختلف جامعه، ندای دعوت وی را لبیك گفتند. سپس در شهر اسماعیلیه مستقر شد و مركز جماعت اخوان المسلمین را با همكاری جمعی از برادران و همفكرانش در سال 1928 م تأسیس كرد. با شروع فعالیت اخوان در اسماعیلیه و شهرهای اطراف ایشان با سخنرانی و از طریق نشریات متعدد، دعوتش را آشكار كرد و به فعالیت در اطراف و اكناف پرداخت. طولی نكشید كه در هر شهر و روستا، مركزی برای دعوت اخوان تأسیس شد به طوری كه كمتر كسی بود كه صدای رسای دعوت اخوان را نشنیده باشد. دعوت او مختص مردان نبود، بلكه زنان نیز در این دعوت نقش بسزایی داشتند تا جایی كه انجمن امهات المؤمنین در شهر اسماعیلیه از جملهی انجمنهای فعال و بانشاط در كار دعوت بود.
دفتر اخوان در سال 1932 م به قاهره منتقل شد و در این مدت دعوت اسلامی گسترش یافت به طوری كه تعداد اعضای آن به بیش از نیم میلیون نفر رسید.
امام بناء دعوتش را بر مبنای قرآن و سنت با نگرشی عصری به آنان شروع و دعوت را با تربیت و پرورش افراد آغاز كرد. ایشان معتقد بودند كه اصلاح ساختار جامعه جز با تربیت صحیح و اصولی فرد مسلمان، خانوادهی مسلمان و جامعه مسلمان امكانپذیر نمیباشد. او علاوه بر گسترش دعوت دینی در قاهره و شهرها و روستاهای اطراف به تشكیل انجمنها و مؤسسات خیریه و تربیتی اقدام نمود. سپس در راستای گسترش دعوت اسلامی به بعضی از سران دولتهای اسلامی و شخصیتهای مستقل در خارج مصر پیام فرستاد و آنان را به ادای مسئولیت مهم و اجرای عدالت اجتماعی و اعطای حق آزادی بیان و رفع تبعیض در جامعه فراخواند تا جایی كه در كمترین زمان دعوت اخوان در بیشتر كشورهای خاورمیانه گسترش یافت.
گسترش دعوت اخوان و كسب موفقیتهای پی در پی در صحنههای سیاسی، اجتماعی، و دفاع از سرزمینهای اشغالی و مقاومت دلیرانه در صحرای سینا موجب شعلهور شدن آتش كینه و حسادت استعمارگران و نوكران اجیرشدهی داخلی گردید. در نتیجه تاب تحمل گسترش دعوت اسلامی و شخصیت مؤثر و ارزشمند آنرا نداشتند. لذا در تاریخ 1949 امام حسن البناء رهبر جماعت اخوان المسلمین را در مقابل دفتر مركزی جوانان قاهره ترور كردند و به ظاهر خود را از دست بزرگترین دشمن قرن راحت نمودند.
آنها هرچند جماعت را از وجود شخصیتی فرزانه و كاریزما محروم كرده بودند، اما در حقیقت اشتباه میكردند و هیچگاه نمیتوان با حذف فیزیكی رهبران، حركت و جنبشی را متوقف كرد. بعد از این واقعهی تلخ، مکتب ارشاد اخوان به اتفاق آرا، استاد حسن الهضیبی را بهعنوان مرشد عام جماعت انتخاب كرد و جنبش مسیر خود را همچون گذشته ادامه داد.
امام بناء شخصیتی برجسته و استثنایی بود، تلاش و جدیت ایشان چنان تأثیری در روح و روان افراد خود گذاشت كه تا امروز آثار پر فیض و بركت آن در میان اعضاء و هواداران جماعت اخوان المسلمین مشهود است.
علما، اندیشمندان، و صاحبنظران زیادی پیرامون شخصیت امام بناء اظهار نظر كردهاند كه از آن جملهاند:
امام ابوالحسن ندوی از علمای برجستهی هندوستان در رابطه با امام بناء میگویند: این شخصیت با دعوت، تربیت، جهاد و توانایی ویژهاش، مصر و جهان عرب و اسلام را غافلگیر كردند. خداوند به او توانایی و مواهبی بخشیده بود كه در چشم بسیاری از روانشناسان، علمای اخلاق، مورخان و تحلیلگران متناقض مینمود. مواهبی همچون اندیشهای فراگیر و روشن، درك عمیق از مسائل، عاطفهای قوی، قلبی نورانی و فیاض، زبانی فصیح و بلیغ.
استاد محمد الغزالی:
همچنین استاد محمد الغزالی، ایشان را شخصیتی توانا، عالم و دانشمندی كه با صداقت و صراحت لهجهی خود توانست چندین میلیون نفر انسان را شیفتهی خود كند. او با صدای غرّای خود، تودههای مردم را به سوی خدا فراخواند، و فوج فوج انسانها را در دایرهی اسلام گرد آورد. قرآن بر زبان او طراوت و تازگی مییافت و میراث نبوت در خوی و طبع او متبلور میشد.
استاد بهی الخولی:
استاد بهی الخولی در رابطه با شخصیت امام بنا میگوید: حسن البناء تجسم اندیشهای فراگیر و قوی بود، كه به آمال و اغراض زودگذر نمیاندیشید، و دیدیم كه در میان ما ساده و بیشائبه زندگی كرد.
امام بناء علاوه بر اینكه رهبری حزب و تربیت افراد را عهده دار بودند، هیچگاه از مسائل سیاسی دوری نمیكرد و به عنوان یك شخصیت فعال و تأثیرگذار در جریانات سیاسی حضوری فعال و بانشاط داشت. او با احزاب و جریانات سیاسی مصر بخاطر پیشبرد مقاصد دعوت اسلامی در ارتباط بود و به انتخابات، آزادی بیان و اندیشه، حكومت پارلمانی و تشكلهای سیاسی اجتماعی در چارچوب قانون اعتقاد داشت. هم اكنون بعد از هشتاد سال فعالیت و تلاش فرهنگی اخوان المسلمین با ساقه و برگهای بدیع در بهار عربی خودنمایی میكند. امروز نقش برجستهی جماعت اخوان المسلمین در جنبشهای آزادیخواهانه خاورمیانه و (بهار عربی) در سقوط دیكتاتورهای مادام العمر بر كسی پوشیده نیست. دعوتی كه خواهان اصلاح جامعه و حكومت و رشد و توسعهی ممالك اسلامی بر مبنای عزت و كرامت انسانی است. خط مشی فكری و سیاسی اخوان المسلمین خواهان اجرای عدالت اجتماعی و احترام به آراء و نظرات مردم، به رسمیت شناختن آزادیهای مدنی، اعتقاد به اجتهاد در دین بر مبنای واقعیتهای موجود جامعهی جهانی و تحول و تغییرات بر حسب شرایط مكانی و زمانی میباشد.
امروز اخوان توانسته است نه تنها به اجرای تئوریهای مندرج در اساسنامه و مرامنامهی خود جامهی عمل بپوشاند، بلكه الگویی برای جنبشهای مدنی در خاورمیانه ارائه دهد. حزبی كه در مدت 80 سال تلاش و مبارزه و تبیین مبانی دینی و بهروز كردن باورهای سنتی در بخش متغیرات و تكیه بر ثوابت در اعتقادات در بطن جامعه مصر نفوذ كند. حزبی كه هم اكنون به صورت یك تشكل مدنی و جهانی در صحنهی بینالمللی ظاهر شده است. تا جایی كه حضور آن در صحنهی انتخابات 2011 با تأسیس حزب آزادی و عدالت توانست 47% از آراء مردم مصر را به تنهایی بهدست آورد و با ائتلاف با حزب وفد ریاست پارلمان را با كسب 399 رأی از مجموع 498 رأی، به خود اختصاص دهد.
برخی از برنامهی رقابتهای انتخاباتی حزب آزادی و عدالت عبارتند از:
- در سیاست داخلی با برگزاری انتخابات آزاد و سالم و بدون هیچگونه اعمال نظر از طرف دولت و برگزیدن نمایندگان واقعی مردم و تشكیل مجلس ملی تأكید كردند.
- ارزشگذاری بر جایگاه دین در جامعهی مصر و احترام به مرجعیت اسلام در قانونگذاری.
- از طرف حاكمان ظالم مصر مشكلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی برای مردم به ارث رسیده است كه لازم است به كمك همدیگر و با همكاری و مساعدت احزاب و گروهها و نخبگان همهی این موارد حل و فصل شود.
- مصر دارای منابع زیر زمینی فراوان، نیروی كارآمد و جوان، توانمندیهای بالقوه در زمینهی كشاورزی، صنعت گردشگری و سیاحتی میباشد كه لازم است از تمام موارد فوقالذكر برای رفع بیكاری و رونق اقتصادی كشور نهایت استفاده را بنمائیم.
- ما باید در طول یك برنامهی مشخص و مدون حدود 5 هزار شغل در كشور ایجاد كنیم تا بیكاری را ریشهكن نمائیم.
- آزادی بیان و اندیشه، تشكیل احزاب، اجتماعات و آزادی مطبوعات در كشور یك ضرورت اجتنابناپذیر است. لذا باید مطبوعاتی مستقل داشته باشیم تا بازتابدهندهی افكار عمومی و زبان گویای مردم باشد.
- صنعت چاپ و نشر باید گسترش یابد و مشكلات موجود بر سر راه آن برداشته شود. از قبیل سانسور، ممیزی و مشكلات مالی.
- دانشگاه الازهر بزرگترین مركز دینی و فرهنگی ماست كه لازم است مستقل باقی بماند و با انتخابات، رئیس آن از طرف خود اعضاء برگزیده شود. تخصیص اعتبارات مستقل و جداگانه برای این نهاد فرهنگی به منظور تربیت طلاب و دانشمندان ضروری است.
- هنر و سینما باید تقویت شود و متناسب با فرهنگ و هویت ما شكل بگیرد و قدرت تولید داشته باشد و با ساخت فیلمهای آموزشی به جامعه و فرهنگ ما خدمت كند.
- رادیو و تلویزیون باید مستقل و زیر نظر یك شورا انجام وظیفه نماید.
- رابطه ما با مسیحیان مصر، باید بر اساس برادری و احترام متقابل و به رسمیت شناختن حق و حقوق آنان باشد تا بتوانند به راحتی و آرامش زندگی كنند و الگوی مناسبی برای رابطهی اسلام و مسیحیت در مشرق زمین باشد.
در سیاست خارجی
- مصر باید با همسایگان و دولتهای اسلامی و غرب رابطهای دوستانه برقرار نماید، بخصوص با كشورهایی كه به نوعی بر ما تأثیرگذاری مثبتی دارند مانند تركیه، مالزی، ایران، اندونزی، نیجریه و ... .
- مصر حمایت خود را از دولت عراق و افغانستان تا زمانی كه تمام سربازان خارجی از آن كشورها خارج شوند اعلام میدارد.
- مصر حمایت خود را از مردم مظلوم فلسطین كه آواره شدهاند و از سرزمین خود رانده شدهاند اعلام میدارد.
حزب آزادی و عدالت تاكنون توانسته است در زمینهی برگرداندن آرامش و تعامل بین اقشار مختلف مصر موفقیتهای خوبی بدست آورد كه همكاری با احزاب دیگر مانند حزب وسط، نور، وفد و ... برای جلب رضایت عمومی و ایجاد وحدت و تفاهم بین اقشار مختلف در مصر از جملهی آنهاست.
نشست با دانشگاه الازهر، دولت انتقالی، ارتش و نیروهای نظامی و امنیتی به اتفاق نمایندهی احزاب فعال و اقناع این تشكلها برای كسب مصلحتی بزرگتر از گرایشهای حزبی و جناحی كه همانا رسیدن به موفقیت نهایی و ایجاد رفاه و آسایش مردم مصر و تأسیس حكومتی دموكراتیك با مرجعیت اسلامی و با شركت همهی گروهها و احزاب و تدوین قانون اساسی جدید مصر میباشد، صورت گرفته است، در حقیقت میتوان گفت موفقیت اخوان در انتخابات مصر پایان كار نیست، بلكه مقدمهای است برای رسیدن به افقهای روشن در آیندهای نزدیك.
پذیرفتن مسئولیت كشوری با انتظارات و مطالبات انباشتهشده و فزایندهی بعد از چندین دهه حكومت نااهلان كاری بس دشوار و طاقتفرساست. امروز نگاه مردم مصر و سایر دول عربی كه موفق به حذف دیكتاتوری در كشورشان شدهاند، متوجه عملكرد و فعالیت و تلاش اسلامگرایان بهویژه اخوان المسلمین در جهت اجرای عدالت اجتماعی میباشد. توقعی كه تنها خدماتی صادقانه جوابگوی اعتماد اقشار مختلف مردم خواهد بود. اعتمادی كه حاصل:
- عقیدهای صحیح و تفكری اعتدالی و برداشتی میانهروانه از دین میباشد.
- سابقهی مبارزات سیاسی- اجتماعی هدفمند، مقاومت و استقامت در مقابل فشارهای هیئت حاكمه از تعذیب، زندانهای طولانی مدت، اعدام بهترین اعضای جماعت از جمله عبدالقادر عوده، سید قطب، استاد عشماوی و چند تن دیگر و تبعید امثال محمد قطب، دكتر یوسف قرضاوی، محمد الغزالی، و دهها شخصیت دیگر از اعضاء.
- خدمترسانی به اقشار كمدرآمد و محروم جامعه از طریق انجمنها و مؤسسات مالی – علمی و آموزشی.
- تفسیر معقول و منطقی از جهانیشدن و تعامل دموكراتیك با سایر احزاب و ... و ارائهی برنامه و خط مشی شفاف و روشن خود در رسانههای بینالمللی بود.
- عدم گرایش به افراطگرایی با جود مشكلات سیاسی عدیدهای كه در طول مبارزات چندین دهه در مسیر دعوت بر آنها تحمیل شد.
«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (توبه: 105)
بگو عمل كنید، كه خدا و رسول او و مؤمنان كار شما را خواهند دید، و در آخرت به سوی خدا برگردانده میشوید كه آگاه از پنهان و آشكار است و شما را بدانچه میكردید، مطلع میسازد.
استقبال و اعتماد مردم به اسلامگراها در مصر، تونس، لیبی و مراكش و سایر كشورهای خاورمیانه مسئولیت این احزاب و گروهها را سنگینتر خواهد كرد.
هرچند این احزاب در كشورهای خاورمیانه با عنوانهای مختلف مانند النهضه در تونس، العمل الإسلامی در اردن، عدالت و توسعه در تركیه، جماعت اسلامی در پاكستان، آزادی و عدالت در مصر و عدالت و توسعه در مغرب نامیده میشوند؛ اما ریشه و منشأ همهی آنها از اخوان المسلمین میباشد كه توانسته است دعوت خود را به نقاط مختلف جهان برساند. هم اكنون آروزی مردم مسلمان و همهی آزادیخواهان و دگراندیشان، پیروزی و موفقیت دولتهای جدید در خاورمیانه و رسیدن آنها به نتایج مطلوب و مقبول خود یعنی رسیدن به دولتی مدنی با مرجعیت اسلامی میباشد.
منابع:
-1 امام حسن البناء، مجموعه رسایل امام حسن البنا؛ ترجمهی مصطفی اربابی، تهران، نشر احسان.
2- دكتر عبدالحلیم محمود، وسائل الترییة للإخوان المسلمین؛ نشر الوفاء.
3- مجلهی مهرنامه، ش 18.
4- البرنامج الإنتخاباتی لحزب الحرّیه والعدالة، الانتخابات البرلمانیة 2011.
نظرات
مسعود
02 اسفند 1390 - 09:22بسم الله الرحمن ارحیم با تشکر ویژه از استاد گرانقدر جناب کاک حسن قادری .نوشته ای به جا ودغدغه اش قابل تامل است.از خداوند منان خواستارم احزاب اسلامی در این آزمون بزرگ سربلند بیرون آیند.همانطور که اشاره نمودید این کسب اعتماد ممکن نیست مگر با عملكرد و فعالیت و تلاش اسلامگرایان بهویژه اخوان المسلمین در جهت اجرای عدالت اجتماعی توقعی كه تنها خدماتی صادقانه جوابگوی اعتماد اقشار مختلف مردم خواهد بود.
حسن قادری
05 اسفند 1390 - 05:25ضمن تشکر از جناب عالی انشاالله که این اعتماد خدشه دار نشود وهمیشه مماندگار باشد.
ابوصهیب
02 اسفند 1390 - 01:46بسیار عالی، در جماعت استعدادهای بسیاری وجود دارند، که باید به صحنه بیایند آقای قادری نیز یکی از این استعدادهاست.
soraya
04 اسفند 1390 - 08:19با مطالعه مرامنامه حزب این اطمینان حاصل میشود که بی شک نخبگان و استعدادهای خاصی در قلب این حزب هستند.
حسن قادری
05 اسفند 1390 - 05:27ابو صهیب عزیز این نظر لطف شماست
soraya
04 اسفند 1390 - 08:15با تشکر از جناب آقای قادری قلباً آرزو میکنم مصر نه تنها به عنوان نماینده این حزب، بلکه به عنوان نماینده مسلمین وجهه زیبای اسلام را در داخل کشور و عرصه جهانی به ظهور برساند.
محمود
10 اسفند 1390 - 05:56با تشكر از استاد عاليقدر جناب آقاي قادري به خاطر مقاله بسيار جالبشان و به اميد روزي كه در ديگر كشورهاي اسلامي احزاب اسلامي به قدرت برسند وبا موفقيت در حكومت داري واجراي عدالت به جهانيان نشان دهند كه تنها راه نجات بشريت بازگشت به اغوش اسلام است وبه اميد روزي كه مشركين وكفار از بلاد اسلامي بيرون رانده شوند
بدوننام
01 اردیبهشت 1391 - 05:37امام حسن البنا رحمه الله یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ معاصر وبدون شک گروها وشخصیتهای زیادی تحت تأثیر افکار بلند پایه ایشان کارهای عظیمی انجام دادند اما متأسفانه بیشتر پیروان ایشان راه اورا امروز ادامه ندادند ولهذا اسباب تفرقه ودگانگی در بین اهل سنت شدند ما در استان بوشهر از این موضوع رنج می بریم ومتاسفانه رهبران بزرگ اخوان حفظهم الله امور را یا نمی دانند ویا بخاطر مسائل دیگر نادیده می گیرند وامروز در استان اگر به نفاق نباشد دیگر در بین صفوف مردم اخوان دوست حقیقی ندارند که این به دو مورد بر می گردد: 1-حسادت ودو گانگی وگزارشهای متناقضی است که اخوان بر هم دیگر می دهند (مثل : جریانات انتخابات در مصر بعنوان مادر اخوان)2- دورکردن افراد متخصص ویا ذونفوذ در جامع بدلیل بیعت نداشتن با اخوان، وعرصه را بر دیگران تنگ کردن ، دخالت در تمام امور جامعه که گاها بضرر حزب است ...... موفق باشید